طنز-استاد
مردی می خواست یک طوطی سخنگو بخرد، طوطی های متعددی را دید و قیمت جوان ترین و زیباترین شان را پرسید... فروشنده گفت: "این طوطی؟ سه چهار میلیون...! " و دلیل آورد: " این طوطی شعر نو میگه، شعرای شاملو، اخوان، نیما و فروغ رو حفظه! " مشتری به دنبال طوطی ارزان تر، یکی پیدا کرد که پیر بود اما هنوز آب و رنگی داشت، رو به فروشنده گفت: " پس این را می خرم که پیر است و نباید گران باشد" - این؟! فکرش رو نکن، قیمتش بالای شش میلیونه، چون تمام اشعار حافظ و سعدی رو حفظه!" مرد نا امید نشد و طوطی دیگری پیدا کرد که حسابی زهوار در رفته بود! گفت: " این که مردنی است و حتماً ارزان ... " - " این...؟! قیمتش بالای شونزده میلیونه، چون اشعار سمرقندی و انوری و مولوی رو حفظه..." مرد که نمی خواست دست خالی برگردد به طوطی دیگری اشاره می کند که بال و پر ریخته بر کف قفس بی حرکت افتاده و لنگ هایش هوا بود، انگار نفس هم نمی کشید... " این را می خرم که انگار مرده، حرف نمی زند، حتماً هنری هم ندارد و باید ارزان باشد..." - " این یکی...؟! اصلاً فکرش رو نکن! قیمت این بالای شصت هفتاد میلیونه! " - "آخه چرا؟! مگه اینم شعر می خونه؟ " - " نه! شعر نمی خونه، حتی ندیدم تا امروز حرف بزنه، اصلا هیچ کاری نمی کنه... اما این سه تا طوطی دیگه بهش میگن استاد!!! "
شنبه 29 مرداد 1390 - 5:22:14 PM